4 نوع تقسیم بندی برای آسیب نخاعی

آسیب های نخاعی بر اساس نوع آسیب به دو دسته تروماتیک و غیر تروماتیک تقسیم میشوند.
در آسیب های تروماتیک آسیب مستقیم به ستون مهره ها و یا فشار مستقیم روی آن منجر به fx یا فرورفتگی اجسام مهره ای یا پارگی لیگامان ها و در نتیجه ضایعه طناب نخاعی میشود.
آسیب های غیر تروماتیک شامل عفونت ها، تومورها،میلیت ها نخاعی،؛ ترومبوز در شرائین نخاعی، دفرمیتی های مادرزادی مانند اسپینا بیفیدا…
در این نوع از تقسیم بندی از آسیب های نخاعی بر اساس محلی که درگیر آسیب شده است به دو دسته تتراپلژی و پاراپلژی تقسیم می شود.
میزان تعادل در نشستن معیار خوبی برای پیش بینی توانایی هایی است که فرد در آینده به دست خواهد آورد.
افراد آسیب نخاعی بر اساس تعادل در نشستن به 6 گروه تقسیم می شوند که در دو دسته تتراپلژی و پاراپلژی قرار می گیرند.
تتراپلژی یا کوادری پلژی به ضایعه در سطح گردن اطلاق می شود که باعث فقدان حرکت، فقدان حس در اندام ها و تنه و همچنین اختلال در سیستم ادرار و مدفوع و عملکرد جنسی فرد می شود.
میزان درگیری اندام های فوق را سطح آسیب تعیین میکند.گروه های یک تا چهار درجات مختلف تتراپلژی هستند:
به آسیب در سطح سینه ای یا کمری و ساکرال اطلاق می شود که منجر به عدم عملکرد حسی-حرکتی در اندام های تحتانی و تنه می شود؛ میزان دقیق درگیری اندام ها بستگی به سطح آسیب دارد.
گروه پنج همان پاراپلژی شدید است.
گروه شش همان پاراپلژی خفیف است.
در این نوع تقسیم بندی آسیب ها به دو نوع کامل و ناکامل (ناقص) تقسیم می شوند.
باعث فقدان عملکرد حسی-حرکتی در زیر سطح آسیب شده و برگشت ناپذیر است.
باعث می شود مقداری از عملکرد حسی و یا قدرت حرکتی باقی بماند.
حس ناحیه مقعد-flex انگشتان پا و کنترل اسنفگتری نشان دهنده قطع ناکامل است و به طور کلی در ضایعات ناکامل اگر بهبود زود شروع شود پیش آگاهی بهتر است و برعکس.
برگشت عملکرد در ریشه عصبی نخاع(Root) مربوط به یک FX معمولاً یک تا شش ماه اول پس از آسیب اتفاق میافتد.
تقسیم بندی فرانکل میزان ناکامل بودن ضایعه را نیز مشخص می کند و معمولا پس از بیان سطح آسیب نام نوع تقسیم بندی می آید.
مثال C6F. ClassBتقسیم بندی فرانکی به شرح زیر است:
FCA : فلج حسی و حرکتی کامل (اختلال کامل)
FCB : فلج حسی ناکامل و حرکتی کامل
FCC : فلج حسی و حرکتی ناکامل-کنترل حرکتی غیر فانکشنال
FCD : فلج حسی و حرکتی ناکامل-کنترل حرکتی ارادی فانکشنال
FCE : بهبودی کامل-هیچ گونه نقص نورولوژیک باقی نمانده
اگر آسیب های تنه نخاعی به صورت حاد باشد علائم شوک نخاعی(Spinal Shock) بروز می کند و این صورت که همگی حس ها (مانند درد-حرارت درک موقعیت فضایی) در زیر سطح آسیب از بین دوره اسپاستی سیتی پدید آمده، رفلکس های عصبی دوباره به صورت هایپر رفلکسی ظاهر میشوند و نخستین رفلکسی که برمیگردد رفلکس بولبو کاورنوس Bulbo Cavernosus خواهد بود.
علاوه بر هایپر رفلکسی، اختلال اسفنگتری و علامت بابنسکی نمایان می شود.
در آسیب های نخاعی در سطح آسیب به علت له شدن و از بین رفتن قوس رفلکسی، فلج فلاسید داریم و در زیر سطح آسیب به دلیل فعالیت بیش از حد نورون های حرکتی گاما و فقدان تاثیر مهارتی مراکز بالای CNS،اسپاسی سیتی و علائم ضایعه UMN داریم احتمالاً بحرانی ترین مرحله مراقبت و بیماری آسیب نخاعی،اقدامات اورژانس پزشکی در زمان ایجاد آسیب است به نحوی که باید بیمار در همان وضعیتی که بر اثر ضایعه برایش پیش آمده قرار گیرد و روی یک تخته محکم بدون اینکه ستون فقرات خم و راست شود سریعاً به مرکز درمانی انتقال یابد.
پس از اتمام اقدامات لازم جهت کنترل وضعیت تنفسی و جریان خون و همچنین پس از تثبیت وضعیت پزشکی و حیاتی بیمار، رادیوگرافی های لازم انجام شده و در صورت لزوم ناحیه شکسته Stable گردد.